فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Anniversary

ˌænəˈvɜrːsəri ˌænəˈvɜːsri

شکل جمع:

anniversaries

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

سالگرد، سالروز، سوگواری سالیانه، جشن سالیانه عروسی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

a wedding anniversary

سالروز ازدواج

Today is the anniversary of his father's death.

امروز سال وفات پدر اوست.

noun countable

مجلس یادبود یا جشن سالیانه، جشن یادگاری، یادبود سالیانه، بزرگداشت سالیانه، جشن یادبود، سال وفات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the five hundredth anniversary of the discovery of America

پانصدمین سالروز کشف امریکا

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anniversary

  1. noun yearly observance, celebration
    Synonyms:
    holiday celebration festival ceremony commemoration recurrence feast day jubilee red-letter day

ارجاع به لغت anniversary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anniversary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anniversary

لغات نزدیک anniversary

پیشنهاد بهبود معانی