فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Assistant Professor

əˈsɪstənt prəˈfɛsər əˈsɪstənt prəˈfɛsə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    assistant professors

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable
استادیار (فردی با رتبه‌ای پایین‌تر از دانشیار و استادتمام، که معمولاً به‌عنوان یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه به تدریس و پژوهش می‌پردازد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- To attain the assistant professor position, she needs to conduct more scientific research.
- برای دستیابی به سمت استادیار، باید تحقیقات علمی بیشتری انجام دهد.
- He is an assistant professor at Tehran University, managing master's courses.
- او استادیار دانشگاه تهران است و مدیریت دوره‌های کارشناسی ارشد را بر عهده دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assistant professor

  1. noun an academic rank in universities or colleges that is below the rank of associate professor and full professor

ارجاع به لغت assistant professor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assistant professor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assistant-professor

لغات نزدیک assistant professor

پیشنهاد بهبود معانی