Assize

əˈsaɪz əˈsaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
محکمه، محکمه جنایی، هیئت قضات یا منصفه، (درجمع)نرخ قانونی، واحد وزن و پیمانه، فرمان، مشیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assize

  1. noun The formal product of a legislative or judicial body
    Synonyms: law, enactment, measure, act, bill, assembly, court, decree, legislation, hearing, inquest, lex, ordinance, regulation, statute, rule, session, trial, tribunal

ارجاع به لغت assize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/assize

لغات نزدیک assize

پیشنهاد بهبود معانی