فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Authenticator

ɔːˈθɛntɪˌkeɪtər ɔːˈθɛntɪkeɪtə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تصدیق‌کننده‌، احرازگر (هویت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The hacker was unable to bypass the authenticator and gain access to the user's account.

هکر نتوانست تصدیق‌کننده‌ی هویت را دور بزند و به اکانت کاربر دسترسی پیدا کند.

The hotel receptionist asked the guest to provide an authenticator document.

مسئول پذیرش هتل از میهمان خواست تا سند احراز هویت را ارائه دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد authenticator

  1. noun one who determines authenticity (as of works of art) or who guarantees validity
    Synonyms:
    appraiser

لغات هم‌خانواده authenticator

ارجاع به لغت authenticator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «authenticator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/authenticator

لغات نزدیک authenticator

پیشنهاد بهبود معانی