تصدیقکننده، احرازگر (هویت)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hacker was unable to bypass the authenticator and gain access to the user's account.
هکر نتوانست تصدیقکنندهی هویت را دور بزند و به اکانت کاربر دسترسی پیدا کند.
The hotel receptionist asked the guest to provide an authenticator document.
مسئول پذیرش هتل از میهمان خواست تا سند احراز هویت را ارائه دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «authenticator» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/authenticator