فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Authenticator

ɔːˈθɛntɪˌkeɪtər ɔːˈθɛntɪkeɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    تصدیق‌کننده‌، احرازگر (هویت)
    • - The hacker was unable to bypass the authenticator and gain access to the user's account.
    • - هکر نتوانست تصدیق‌کننده‌ی هویت را دور بزند و به اکانت کاربر دسترسی پیدا کند.
    • - The hotel receptionist asked the guest to provide an authenticator document.
    • - مسئول پذیرش هتل از میهمان خواست تا سند احراز هویت را ارائه دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد authenticator

  1. noun One who determines authenticity (as of works of art) or who guarantees validity
    Synonyms: appraiser

لغات هم‌خانواده authenticator

ارجاع به لغت authenticator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «authenticator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/authenticator

لغات نزدیک authenticator

پیشنهاد بهبود معانی