فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bestie

ˈbesti ˈbesti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

رفیق فابریک، دوست جون‌جونی، رفیق صمیمی، تورَگی، رفیق فاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I can always count on my bestie.

همیشه می‌تونم روی دوست صمیمیم حساب کنم.

My bestie and I have been friends since kindergarten.

من و رفیق فابم از دوران مهدکودک با هم دوست بودیم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bestie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bestie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bestie

لغات نزدیک bestie

پیشنهاد بهبود معانی