نقطهی کور
He kept coming from my blind side.
او دائما از نقطه کور من حمله کرد.
Maybe we can catch them on their blind side.
شاید بتوانیم آنها را در نقطه کورشان گیر بیاندازیم
He was hit on his blind side.
از نقطه کورش ضربه خورد.
ورزش (راگبی) بلایندساید (سمت کور اسکرام)
شکلهای نوشتاری دیگر: blindside و blind-side
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ورزش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The team launched a surprise attack down the blind side.
تیم حملهای غافلگیرکننده از بلایندساید انجام داد.
Coaches often train forwards to exploit the blind side effectively.
مربیان اغلب بازیکنان خط جلو را آموزش میدهند تا از بلایندساید بهطور مؤثر استفاده کنند.
ورزش (راگبی) بلایندساید (بازیکنی که در بلایندساید بازی میکند)
شکلهای نوشتاری دیگر: blindside و blind-side
In many teams, the blind side is expected to dominate the physical battles.
در بسیاری از تیمها، از بلایندساید انتظار میرود در نبردهای فیزیکی غالب باشد.
The coach decided to move him to blind side because of his size and strength.
مربی تصمیم گرفت او را بهخاطر جثه و قدرتش، به بلایندساید منتقل کند.
ورزش (راگبی) بلایندساید
شکلهای نوشتاری دیگر: blindside و blind-side
The blind side flank usually demands more physical strength than speed.
جناح بلایندساید معمولاً نسبت به سرعت به قدرت فیزیکی بیشتری نیاز دارد.
Blind side play can be crucial in stopping the opponent’s attack near the touchline.
بازی در بلایندساید میتواند برای متوقف کردن حملهی حریف نزدیک تاچلاین بسیار حیاتی باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blind side» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blind-side