آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ آذر ۱۴۰۳

    Blouse

    blaʊs blaʊz

    گذشته‌ی ساده:

    bloused

    شکل سوم:

    bloused

    وجه وصفی حال:

    blousing

    معنی blouse | جمله با blouse

    noun countable A1

    پوشاک بلوز (زنانه)، پیراهن (زنانه)، شومیز

    blouse, بلوز (زنانه)، پیراهن (زنانه)، شومیز

    She wore a white blouse with a floral pattern.

    او یک بلوز سفید با طرح گل‌دار پوشیده بود.

    I need to find a new blouse for the party.

    من باید یک شومیز جدید برای مهمانی پیدا کنم.

    noun countable

    پوشاک پیراهن گشاد، جامه‌ی گشاد (مخصوص کار)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The artist wore a colorful blouse while working on her latest masterpiece.

    این هنرمند هنگام کار بر روی آخرین شاهکارش، یک پیراهن گشاد رنگارنگ پوشید.

    The workmen in the field donned traditional blouses to protect themselves from the sun.

    کارگران این مزرعه برای محافظت از خود در برابر آفتاب، جامه‌های گشاد سنتی پوشیدند.

    verb - intransitive verb - transitive

    چین‌دار شدن، چین‌دار کردن

    The wind caused the curtains to blouse, creating a whimsical effect in the room.

    باد باعث شد پرده‌ها چین‌دار شوند و جلوه‌ی عجیبی در اتاق ایجاد کنند.

    I watched as the sail bloused in the strong breeze, propelling the boat forward.

    دیدم که بادبان در نسیم شدید چین‌دار شده و قایق را به جلو می‌برد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The tailor expertly bloused the fabric to give the dress a more elegant look.

    خیاط به‌طرز ماهرانه‌ای پارچه را چین‌دار کرد تا ظاهری زیباتر به لباس بدهد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد blouse

    1. noun shirt for woman
      Synonyms:
      t-shirt bodice turtleneck shell pullover v-neck bodysuit middy slipover

    سوال‌های رایج blouse

    معنی blouse به فارسی چی میشه؟

    "Blouse" یک واژه انگلیسی است که به معنای "بلوز" در زبان فارسی است. بلوز به نوعی از پوشاک زنانه اشاره دارد که معمولاً بر روی بالا تنه پوشیده می‌شود. این پوشاک می‌تواند از جنس‌های مختلفی مانند پنبه، ابریشم، پلی استر و یا ترکیبی از آن‌ها ساخته شود و در انواع و اقسام طرح‌ها و رنگ‌ها موجود است. بلوزها می‌توانند رسمی یا غیررسمی باشند و بسته به موقعیت اجتماعی و فرهنگی، به شکل‌های مختلفی طراحی می‌شوند.

    مشخصات بلوز

    بلوزها معمولاً دارای یقه، آستین و دکمه هستند. یقه‌های آن‌ها می‌تواند گرد، هفت یا یقه‌دار باشد. آستین‌ها نیز ممکن است کوتاه، بلند یا سه‌ربع باشند. بلوزها می‌توانند ساده یا با طرح‌های گرافیکی، گل‌دار یا راه‌راه باشند. این تنوع در طراحی و جنس بلوزها باعث شده است که آن‌ها به یکی از محبوب‌ترین لباس‌های زنانه تبدیل شوند.

    تاریخچه بلوز

    بلوز به عنوان یک نوع پوشاک زنانه، تاریخچه‌ای طولانی دارد که به قرن نوزدهم برمی‌گردد. در آن زمان، بلوز به عنوان یک لباس راحت و غیررسمی برای زنان شناخته می‌شد. با گذشت زمان، بلوزها تغییرات زیادی را تجربه کردند و در دهه‌های مختلف به شکل‌های مختلفی مد شدند. در دهه ۱۹۲۰، بلوزهای با یقه‌های بزرگ و آستین‌های گشاد محبوب شدند و در دهه‌های بعدی، طراحی‌های مینیمالیستی و مدرن‌تری به بازار آمدند.

    نکات جالب درباره بلوز

    1. تنوع در فرهنگ‌ها: بلوزها در فرهنگ‌های مختلف به شکل‌های متفاوتی طراحی و تولید می‌شوند. به عنوان مثال، بلوزهای سنتی در کشورهای آسیایی معمولاً با الگوهای خاص و پارچه‌های منحصر به فردی تهیه می‌شوند.

    2. استفاده در دنیای مد: بلوزها در دنیای مد و فشن یکی از اجزای کلیدی محسوب می‌شوند. طراحان بزرگ مد از بلوز به عنوان بسطی برای ایجاد استایل‌های مختلف استفاده می‌کنند.

    3. بلوز و راحتی: بلوزها به دلیل طراحی راحت و آزاد، معمولاً گزینه‌های خوبی برای روزهای غیررسمی و فعالیت‌های روزمره هستند.

    4. بلوزهای چندمنظوره: برخی بلوزها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که می‌توان آن‌ها را در موقعیت‌های مختلف پوشید. به عنوان مثال، بلوزهای رسمی می‌توانند با یک دامن یا شلوار پارچه‌ای ترکیب شوند و ظاهری شیک و حرفه‌ای ایجاد کنند.

    5. بلوزهای مخصوص فصل: با توجه به فصول مختلف سال، بلوزها نیز به گونه‌ای طراحی می‌شوند که متناسب با آب و هوا باشند. بلوزهای نازک و سبک برای تابستان و بلوزهای پشمی و گرم برای زمستان.

    گذشته‌ی ساده blouse چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده blouse در زبان انگلیسی bloused است.

    شکل سوم blouse چی میشه؟

    شکل سوم blouse در زبان انگلیسی bloused است.

    وجه وصفی حال blouse چی میشه؟

    وجه وصفی حال blouse در زبان انگلیسی blousing است.

    ارجاع به لغت blouse

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «blouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blouse

    لغات نزدیک blouse

    • - blotting-pad
    • - blotto
    • - blouse
    • - blouson
    • - bloviate
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.