فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Blurriness

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun uncountable
    تاری، عدم شفافیت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد blurriness

  1. noun The quality of being indistinct and without sharp outlines
    Synonyms: indistinctness, softness, fogginess, fuzziness

ارجاع به لغت blurriness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blurriness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blurriness

لغات نزدیک blurriness

پیشنهاد بهبود معانی