شکل نوشتاری دیگر این لغت: bootie
پوشاک چکمهی کودک، جوراب نرم کوتاه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She knitted a pair of bootees for her newborn niece.
او یک جفت چکمهی کودک برای خواهرزادهاش که تازه متولد شده بود، بافت.
The baby's tiny feet were snugly tucked into soft bootees.
پاهای کوچک کودک بهخوبی در چکمههای نرم فرو رفته بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bootee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bootee