فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Brain Gain

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular
جذب مغزها (مهاجرت نخبگان، متخصصان و افراد تحصیل‌کرده به کشوری جدید، که باعث رشد علمی، اقتصادی و فناوری آن کشور می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Brain gain has transformed the city into a hub for technology and research.
- جذب مغزها، این شهر را به مرکزی برای فناوری و تحقیقات تبدیل کرده است.
- With the increase in brain gain, the research budget of local universities has increased.
- با افزایش جذب مغزها، بودجه‌ی تحقیقاتی دانشگاه‌های محلی افزایش یافته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brain gain

  1. noun the influx of skilled and educated individuals into a particular area, often a country or region, typically resulting in a positive impact on the local economy and society

ارجاع به لغت brain gain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brain gain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brain-gain

لغات نزدیک brain gain

پیشنهاد بهبود معانی