فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bring On A Substitute

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

یک جایگزین آوردن، تعویضی آوردن (معمولا در ورزش)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The coach decided to bring on a substitute in the second half.

مربی تصمیم گرفت در نیمه دوم یک بازیکن تعویضی بیاورد.

They brought on a substitute goalkeeper after the first one got injured.

آنها پس از مصدومیت دروازه بان اول، یک دروازه بان جایگزین آوردند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bring on a substitute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bring on a substitute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bring-on-a-substitute

لغات نزدیک bring on a substitute

پیشنهاد بهبود معانی