فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Broken Home

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

خانه از هم پاشیده، خانواده متلاشی شده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He comes from a broken home.

او از یک خانواده از هم پاشیده می‌آید.

Children from broken homes often face challenges.

کودکان خانواده‌های متلاشی شده اغلب با چالش‌هایی روبرو می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت broken home

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broken home» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/broken-home

لغات نزدیک broken home

پیشنهاد بهبود معانی