فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Burlap

ˈbɜrːlæp ˈbɜːlæp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کرباس، پارچه کیسه‌ای
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد burlap

  1. noun Coarse jute fabric
    Synonyms: gunny, bag, cloth, fabric, sacking, wrapping

ارجاع به لغت burlap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burlap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burlap

لغات نزدیک burlap

پیشنهاد بهبود معانی