با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Bus

bʌs bʌs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bussed
  • شکل سوم:

    bussed
  • وجه وصفی حال:

    bussing
  • شکل جمع:

    buses

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع busses به‌ جای buses استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
اتوبوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The bus was almost full.
- اتوبوس تقریباً پر بود.
- The bus arrived on time.
- اتوبوس به موقع رسید.
noun countable
کامپیوتر گذرگاه، باس
- Internal buses
- گذرگاه‌های اینترنال (=داخلی)
- bus network
- شبکه‌ی باس
verb - intransitive verb - transitive
با اتوبوس رفتن/بردن، با اتوبوس (به جایی) رفتن
- Demonstrators were bussed in from all parts of the state to attend the protest rally.
- تظاهرکنندگان را از همه‌ی نقاط کشور برای شرکت در این تظاهرات اعتراضی با اتوبوس به داخل شهر آورده بودند.
- It was agreed to bus students from all neighborhoods to the school for the gifted.
- قرار شد دانش‌آموزان را از محلات مختلف شهر با اتوبوس به مدرسه‌ی تیزهوشان ببرند.
- busing kids to school
- بردن بچه‌ها به مدرسه با اتوبوس
- The teacher bused the students to the museum.
- معلم دانش‌آموزان را با اتوبوس به موزه برد.
- He bused to work every day.
- او هر روز با اتوبوس به محل کار می‌رفت.
verb - intransitive verb - transitive
(در رستوران) خدمت‌‏یاری کردن، پادویی کردن، به عنوان پادو کار کردن
- I started out busing.
- خدمت‌‏یاری کردن در رستوران را شروع کردم.
- I hate busing!
- از پادویی کردن متنفرم!
verb - intransitive
بردن (ظرف‌های کثیف (به))
- He bused the dishes to the kitchen.
- ظرف‌ها را به آشپزخانه برد.
- She bused the dishes from the table to the sink.
- ظرف‌ها را از روی میز به سینک برد.
abbreviation
(.bus) (business) کسب‌وکار، دادوستد، بیزینس
- My brother's in bus.
- برادرم به دادوستد مشغول است.
- This bus. is bad.
- این کسب‌وکار نامساعد است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bus

  1. verb transport
    Synonyms: integrate

Collocations

ارجاع به لغت bus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bus

لغات نزدیک bus

پیشنهاد بهبود معانی