Bus Stop

ˈbʌs ˌstɑːp ˈbʌs ˌstɒp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bus stops

توضیحات

همچنین می‌توان از bus shelter به‌جای bus stop استفاده کرد. (اگر سقف داشته باشد)

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable A2
ایستگاه اتوبوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She arrived at the bus stop just in time.
- او درست سروقت به ایستگاه اتوبوس رسید.
- They met each other by chance at the bus stop.
- آنها یکدیگر را به‌طور اتفاقی در ایستگاه اتوبوس ملاقات کردند.
- The bus stop sign was faded and hard to read.
- تابلوی ایستگاه اتوبوس محو شده بود و به‌سختی خوانده می‌شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bus stop

  1. noun a place, usually with a pole with a sign, where a bus stops to allow passengers to get on and off

ارجاع به لغت bus stop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bus stop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bus-stop

لغات نزدیک bus stop

پیشنهاد بهبود معانی