گذشتهی ساده:
cannibalizedشکل سوم:
cannibalizedسومشخص مفرد:
cannibalizesوجه وصفی حال:
cannibalizingپیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن در دستگاه دیگری، آدمخواری کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Because of a shortage of spare parts, we had to cannibalize one of the airplanes and use it in the others.
بهدلیل کمبود ابزار یدکی مجبور شدیم یکی از هواپیماها را اوراق کنیم و در هواپیماهای دیگر بهکار ببریم.
Sharks sometimes cannibalize their own kind.
کوسهماهیها گاهی همجنسخواری میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cannibalize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cannibalize