فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Carbonate

ˈkɑːrbneɪt ˈkɑːrbneɪt ˈkɑːbənət / / -neɪt ˈkɑːbənət / / -neɪt

گذشته‌ی ساده:

carbonated

شکل سوم:

carbonated

سوم‌شخص مفرد:

carbonates

وجه وصفی حال:

carbonating

شکل جمع:

carbonates

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adverb

کربنات، به‌صورت کربن درآوردن، بهصورت زغال درآوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

carbonated soft drinks

نوشیدنی‌های غیرالکلی گازدار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carbonate

  1. verb
    Synonyms:
    burn scorch sear char aerate

ارجاع به لغت carbonate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carbonate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carbonate

لغات نزدیک carbonate

پیشنهاد بهبود معانی