بهنحوی که کسی/چیزی را به چالش بکشد، بهطور چالشبرانگیز، با لحنی چالشبرانگیز، بهطور طاقتفرسا، بهطور دشوار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Hill drew himself up and looked challengingly at the judge.
هیل خودش را جمعوجور کرد و بهنحوی که قاضی را به چالش بکشد، به او نگاه کرد.
'Do you have a reservation?' he enquired challengingly.
او با لحنی چالشبرانگیز پرسید: «آیا جا رزرو کردهاید؟»
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «challengingly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/challengingly