آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ فروردین ۱۴۰۳

    Channeling

    ˈtʃænəlɪŋ ˈtʃænəlɪŋ

    معنی channeling | جمله با channeling

    noun

    حلول مرده در کالبد زنده (حالتی که در آن شخص مرده‌ای به‌طور موقت در شخص دیگری حلول می‌کند و درباره‌ی دوران خود و جهان باقی اطلاعات می‌دهد)

    Channeling allows individuals to connect with spirits from ancient cultures.

    حلول مرده در کالبد زنده به افراد امکان می‌دهد با ارواح فرهنگ‌های باستانی ارتباط برقرار کنند.

    Through channeling, individuals can access knowledge and teachings beyond the physical realm.

    از طریق حلول مرده در کالبد زنده افراد می‌توانند به دانش و آموزه‌های فراتر از قلمرو فیزیکی دسترسی پیدا کنند.

    noun

    فیزیک راه‌گزینی، چنلینگ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Understanding the mechanisms of channeling in physics is key to improving particle beam technology.

    درک مکانیسم‌های راه‌گزینی در فیزیک کلیدی برای بهبود فناوری پرتو ذرات است.

    Researchers are studying the effects of channeling in physics on particle accelerator performance.

    محققان در حال بررسی اثرات چنلینگ در فیزیک بر عملکرد شتاب‌دهنده‌ی ذرات هستند.

    noun

    شیاردار شدن، کانالیزه شدن (ایجاد شیار در قرص قهوه)

    The channeling caused the espresso shot to taste bitter.

    شیاردار شدن باعث شد که شات اسپرسو طعم تلخی پیدا کند.

    The barista explained the concept of channelling to me while making my espresso.

    باریستا در حین تهیه‌ی اسپرسو مفهوم کانالیزه شدن را برای من توضیح داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد channeling

    1. verb transmit or serve as the medium for transmission
      Synonyms:
      sending transferring conveying carrying conducting transmitting imparting transporting directing streaming steering chasing draining ditching drilling
    1. verb to direct toward a common center
      Synonyms:
      centering concentrating focussing converging focalizing

    ارجاع به لغت channeling

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «channeling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/channeling

    لغات نزدیک channeling

    • - channel status word
    • - channeler or channeller
    • - channeling
    • - channelization
    • - channelize
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.