Channelize

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
کندن (مجرا یا راه آب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد channelize

  1. verb Cause to form a channel
    Synonyms: channelise
  2. verb Send from one person or place to another
    Synonyms: transmit, transfer, transport, channel, channelise
  3. verb Direct the course; determine the direction of travelling
    Synonyms: steer, maneuver, manoeuver, manoeuvre, direct, point, head, guide, channelise

ارجاع به لغت channelize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «channelize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/channelize

لغات نزدیک channelize

پیشنهاد بهبود معانی