فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Contrariness

    ˈkɑːntrerinəs kənˈtreərɪnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • noun
      مخالفت، مغایرت، ناجوری، ناسازگاری
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد contrariness

    1. noun The condition of being in conflict
      Synonyms: antagonism, antithesis, contradiction, contradistinction, perversity, crankiness, contraposition, contrariety, opposition, polarity, crotchetiness, perverseness, grumpiness

    ارجاع به لغت contrariness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «contrariness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contrariness

    لغات نزدیک contrariness

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری