فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Counterstain

ˌkaʊntərˈsteɪn ˌkaʊntəˈsteɪn

گذشته‌ی ساده:

counterstained

شکل سوم:

counterstained

سوم‌شخص مفرد:

counterstains

وجه وصفی حال:

counterstaining

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

رنگ متضاد زدن، پادرنگ‌آمیزی کردن

The scientist carefully counterstained the microscope slide.

دانشمند با دقت به لام میکروسکوپ رنگ متضاد زد.

Researchers often counterstain specimen.

محققان اغلب نمونه را پادرنگ‌آمیزی می‌کنند.

noun

رنگ متضاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The use of a counterstain helped distinguish between different cell types.

استفاده از رنگ متضاد به تمایز بین انواع مختلف سلول کمک کرد.

Without utilization of a counterstain, it can be challenging to identify and analyze microscopic details.

بدون استفاده از رنگ متضاد، شناسایی و تجزیه‌وتحلیل جزئیات میکروسکوپی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت counterstain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «counterstain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/counterstain

لغات نزدیک counterstain

پیشنهاد بهبود معانی