Counterstain

ˌkaʊntərˈsteɪn ˌkaʊntəˈsteɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    counterstained
  • شکل سوم:

    counterstained
  • سوم‌شخص مفرد:

    counterstains
  • وجه وصفی حال:

    counterstaining

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
رنگ متضاد زدن، پادرنگ‌آمیزی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The scientist carefully counterstained the microscope slide.
- دانشمند با دقت به لام میکروسکوپ رنگ متضاد زد.
- Researchers often counterstain specimen.
- محققان اغلب نمونه را پادرنگ‌آمیزی می‌کنند.
noun
رنگ متضاد
- The use of a counterstain helped distinguish between different cell types.
- استفاده از رنگ متضاد به تمایز بین انواع مختلف سلول کمک کرد.
- Without utilization of a counterstain, it can be challenging to identify and analyze microscopic details.
- بدون استفاده از رنگ متضاد، شناسایی و تجزیه‌وتحلیل جزئیات میکروسکوپی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت counterstain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «counterstain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/counterstain

لغات نزدیک counterstain

پیشنهاد بهبود معانی