آخرین به‌روزرسانی:

Coz

kəz kʌz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

پسر عمو، دختر عمو، پسر دایی، دختر دایی، پسر عمه، دختر عمه، پسر خاله، دختر خاله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

My coz is coming over for dinner tonight.

پسر عموی من امشب برای شام می‌آید.

I haven't seen my coz in years.

سال‌هاست که دختر عمویم را ندیده‌ام.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت coz

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coz» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coz

لغات نزدیک coz

پیشنهاد بهبود معانی