(خوراک و پوشاک و مسکن و غیره) امکانات رفاهی مادی، وسایل آسایش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
You're a long way from home and the only creature comforts you have are a television!
از خونه خیلی فاصله داری و تنها وسیلهی رفاهیای که داری، فقط یه تلویزیونه!
The vast majority work in order to earn the means to obtain some of the creature comforts of life.
بخش اعظمی از افراد برای بهدست آوردنِ برخی وسایل آسایش زندگی کار میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «creature comforts» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/creature-comfort