امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crucible

ˈkruːsəbl ˈkruːsəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    crucibles

معنی و نمونه‌جمله

noun
بوته آهنگری، ظرف مخصوص ذوب فلز، امتحان سخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- an alliance that was forged in the crucible of World War One
- اتحادی که در بوته‌ی آزمایش جنگ جهانی اول قوام گرفت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crucible

  1. noun retort
    Synonyms:
    melting pot cauldron container pot vessel

ارجاع به لغت crucible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crucible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crucible

لغات نزدیک crucible

پیشنهاد بهبود معانی