آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Decouple

American: diˈkəpəl British: diːˈkʌpəl

معنی decouple | جمله با decouple

verb - transitive

جدا کردن، ناجفت کردن، ناهمبسته کردن، رها کردن

verb - transitive

قطع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

to decouple electric circuits

قطع کردن مدارهای برقی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد decouple

  1. verb disconnect or separate
    Synonyms:
    Antonyms:
  1. verb regard as unconnected
    Synonyms:

ارجاع به لغت decouple

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decouple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decouple

لغات نزدیک decouple

پیشنهاد بهبود معانی