گذشتهی ساده:
defibrillatedشکل سوم:
defibrillatedسومشخص مفرد:
defibrillatesوجه وصفی حال:
defibrillatingپزشکی تپش قلب را به حالت طبیعی برگرداندن (برای مثال با استفاده از جریان برق)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «defibrillate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/defibrillate