امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dialing

    American: ˈdaɪəlɪŋ British: ˈdaɪəlɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      dialed

    • شکل سوم:

      dialed

    • سوم‌شخص مفرد:

      dials

    معنی

    noun B1
    شماره‌گیری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dialing

    1. verb To communicate with (someone) by telephone
      Synonyms:
      phoning telephoning ringing calling buzzing
    1. verb To turn
      Synonyms:
      wheeling twisting rotating

    ارجاع به لغت dialing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dialing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dialing

    لغات نزدیک dialing

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return