(عامیانه) حق (مالکیت)، ادعا
I have dibs on that piece of cake.
چشمم دنبال آن کیک است.
I have dibs on that last slice of pizza.
من روی آن تکهی آخر پیتزا ادعا دارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dibs» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dibs