با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Diddly

    ˈdɪdli ˈdɪdli ˈdɪdli
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از diddly squat به‌ جای diddly استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun
    (آمریکا - عامیانه - به‌طور معمول به‌صورت منفی) حتی یک ذره، هیچ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - He didn't know diddly about math.
    - او حتی یک ذره هم ریاضی نمی‌دانست.
    noun
    (آمریکا - عامیانه - به‌طور معمول به صورت منفی) بیارزش، به درد نخور، بنجل (diddley هم می‌نویسند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد diddly

    1. noun The least bit
      Synonyms: hoot, iota, jot, ounce, jack, shred, doodly-squat, whit, diddly-squat, damn, diddlysquat, rap, diddly-shit, diddlyshit, diddley, squat, shit

    ارجاع به لغت diddly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «diddly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diddly

    لغات نزدیک diddly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی