فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Diskette

ˈdɪsket dɪsˈket

شکل جمع:

diskettes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تکنولوژی قدیمی فلاپی دیسک، دیسک نرم، دیسک نرم مغناطیسی، دیسکت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I found an old diskette in the back of my drawer.

یک دیسکت قدیمی در پشت کشویم پیدا کردم.

The computer can't read the diskette because it's damaged.

کامپیوتر نمی‌تواند دیسکت را بخواند زیرا آسیب دیده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد diskette

  1. noun a small plastic magnetic disk enclosed in a stiff envelope with a radial slit; used to store data or programs for a microcomputer
    Synonyms:
    floppy disk floppy

ارجاع به لغت diskette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diskette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diskette

لغات نزدیک diskette

پیشنهاد بهبود معانی