آخرین به‌روزرسانی:

Do Exercises

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

تمرین کردن / ورزش کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

I do exercises every morning.

من هر روز صبح ورزش می‌کنم (تمرین می‌کنم).

The doctor recommended doing exercises to improve my health.

دکتر توصیه کرد برای بهبود سلامتی‌ام ورزش کنم (تمرین کنم).

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت do exercises

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «do exercises» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/do-exercises

لغات نزدیک do exercises

پیشنهاد بهبود معانی