فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Do Without

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb
    تنهایی انجام دادن، بی‌نیاز بودن از
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد do without

  1. phrasal verb get along without
    Synonyms: abstain from, dispense, endure, forgo, give up

ارجاع به لغت do without

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «do without» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/do-without

لغات نزدیک do without

پیشنهاد بهبود معانی