امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Easeful

ˈiːzfəl ˈiːzfʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
توأم باراحتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد easeful

  1. adjective Affording pleasurable ease
    Synonyms: comfortable, cozy, easy, snug, comfy, soft

ارجاع به لغت easeful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «easeful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/easeful

لغات نزدیک easeful

پیشنهاد بهبود معانی