Easternmost

ˈiːstərnˌmoʊst ˈiːstənməʊst
آخرین به‌روزرسانی:
  • adjective
    آخرین نقطه شرقی، شرقی‌ترین نقطه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد easternmost

  1. adjective Farthest to the east
    Synonyms: eastmost

لغات هم‌خانواده easternmost

ارجاع به لغت easternmost

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «easternmost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/easternmost

لغات نزدیک easternmost

پیشنهاد بهبود معانی