آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Eastward

ˈiːstwərd ˈiːstwəd

توضیحات:

همچنین می‌توان از eastwards به‌ جای eastward استفاده کرد.

معنی eastward

noun adjective adverb

رو به خاور، رو به مشرق، شرقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد eastward

  1. noun the cardinal compass point that is at 90 degrees
    Synonyms:
    east due east e
  1. adverb toward the east
    Synonyms:
    eastwards
  1. adjective moving toward the east
    Synonyms:

لغات هم‌خانواده eastward

ارجاع به لغت eastward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eastward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eastward

لغات نزدیک eastward

پیشنهاد بهبود معانی