به سوی مشرق، به سمت شرق، به سوی خاور
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The ships sailed east.
کشتیها به سمت شرق حرکت کردند.
شرقی، خاوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the east gate
دروازهی شرقی
an east wind
باد شرقی
the east coast
ساحل شرقی
East Africa
افریقای شرقی
خاور، مشرق، شرق
The wind was blowing from the east.
باد از سوی خاور میوزید.
He lives to the east of us.
او در شرق ما زندگی میکند.
He was born in the East but lives in the West.
او در شرق (ایالات متحده) زاده شد؛ ولی در غرب (ایالات متحده) زندگی میکند.
an improvement in East-West relations
بهبود روابط شرق و غرب
1- بخش شرقی ایالات متحده (شرق رود میسیسیپی و شمال ایالت اوهایو)
2- خاور دور، آسیای خاوری 3- (سابقاً) کشورهای بلوک شرق
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «east» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/east