باختر، مغرب، غرب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
This train goes west.
این قطار به سوی غرب رهسپار است.
غرب، مغرب، باختر
in the west of Iran
در غرب ایران
four miles west of here
در چهار مایلی غرب اینجا
1- به باختر رفتن 2- مردن، از میان رفتن، نابود شدن
1- به باختر رفتن 2- مردن، از میان رفتن، نابود شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «west» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/west