آخرین به‌روزرسانی:

Westernize

ˈwestərnaɪz ˈwestənaɪz

معنی

verb - transitive

غربی کردن، غربی شدن، تمدن غربی را پذیرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد westernize

  1. verb make western in character
    Synonyms:
    occidentalize occidentalise

لغات هم‌خانواده westernize

  • verb - transitive
    westernize

ارجاع به لغت westernize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «westernize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/westernize

لغات نزدیک westernize

پیشنهاد بهبود معانی