فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Westernization

ˌwestərnəˈzeɪʃn̩ ˌwestənaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • غرب‌گرایی، فرنگی‌مآبی، پیروی از تمدن مغرب زمین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد westernization

  1. noun Assimilation of Western culture; the social process of becoming familiar with or converting to the customs and practices of Western civilization
    Synonyms: westernisation

لغات هم‌خانواده westernization

ارجاع به لغت westernization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «westernization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/westernization

لغات نزدیک westernization

پیشنهاد بهبود معانی