فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Encrypted

مصدر:

encrypt

سوم‌شخص مفرد:

encrypts

وجه وصفی حال:

encrypting

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل encrypt

The documents were encrypted with a strong password.

اسناد با گذرواژه‌ای قوی رمزگذاری شده بودند.

He encrypted the important files to keep them safe.

او فایل‌های مهم را رمزگذاری کرد تا آن‌ها را ایمن نگه دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The company encrypted all customer information.

شرکت تمام اطلاعات مشتریان را رمزنگاری کرد.

adjective

رمزگذاری‌شده، رمزنگاری‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Encrypted communication is essential for online banking.

ارتباط رمزنگاری‌شده برای بانکداری آنلاین ضروری است.

This is an encrypted file; you need a password to open it.

این یک فایل رمزگذاری‌شده است؛ برای باز کردن آن به گذرواژه نیاز دارید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت encrypted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «encrypted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/encrypted

لغات نزدیک encrypted

پیشنهاد بهبود معانی