فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Envoi

American: ˈenvoɪ British: ˈenvoɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • ( envoy =) فرستاده، مأمور، نماینده، ایلچی، مأمور سیاسی، (گ) سخن آخر، شعر ختامی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت envoi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «envoi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/envoi

لغات نزدیک envoi

پیشنهاد بهبود معانی