شکل جمع:
espionagesجاسوسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to engage in espionage
به جاسوسی پرداختن
He was found guilty of espionage.
او را به جاسوسی گناهکار شناختند.
industrial espionage
جاسوسی صنعتی، پوشیدهجویی صنعتی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «espionage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/espionage