با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Excoriation

ekˈskɔːriˌeʃn̩ ɪkˌskɔːrɪˈeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    پوست‌رفتگی، تراش، پوست‌کنی، پوست‌بری، پوست‌خراشی
  • noun
    نکوهش شدید
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد excoriation

  1. noun An abraded area where the skin is torn or worn off
    Synonyms: abrasion, scratch, scrape

ارجاع به لغت excoriation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «excoriation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/excoriation

لغات نزدیک excoriation

پیشنهاد بهبود معانی