امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Excretory

    American: ˈekskrəˌtɔːri British: ˈekskrəˌtɔːi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    مربوط به دفع فضولات

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد excretory

    1. adjective Of, relating to, or tending to eliminate
      Synonyms: cathartic, eliminative, eliminatory, evacuant, evacuative, purgative, excretive, excretionary, lactational, percolative, spermatic, sialagogic

    ارجاع به لغت excretory

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «excretory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/excretory

    لغات نزدیک excretory

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel