آخرین به‌روزرسانی:

Experimentation

ɪkˌsperəmenˈteɪʃn ɪkˌsperəmenˈteɪʃn

شکل جمع:

experimentations

معنی

noun

آزمایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد experimentation

  1. noun an operation employed to resolve an uncertainty
    Synonyms:
    test experiment trial

لغات هم‌خانواده experimentation

سوال‌های رایج experimentation

شکل جمع experimentation چی میشه؟

شکل جمع experimentation در زبان انگلیسی experimentations است.

ارجاع به لغت experimentation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «experimentation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/experimentation

لغات نزدیک experimentation

پیشنهاد بهبود معانی