آخرین به‌روزرسانی:

Extremism

ɪkˈstriːmɪzm ɪkˈstriːmɪzm

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

فزون‌گرایی، افراط‌کاری، عقیده افراطی، افراط‌گرایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

His political extremism is abhorrent to me.

من از افراط‌گرایی سیاسی او متنفرم.

the extremism of the left

افراط‌گرایی چپی‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extremism

  1. noun
    Synonyms:
    subversiveness insurrectionism insurgentism

لغات هم‌خانواده extremism

ارجاع به لغت extremism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extremism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extremism

لغات نزدیک extremism

پیشنهاد بهبود معانی