(دستور زبان ـ وابسته به فعلی که متمم مفعول بیواسطهی آن اسم یا ضمیر یا صفت بوده و حاکی از انجام کار یا دستور است) فعل کنش نمود (برای مثال در این جمله : پیراهن زنانه را کوتاه بکن! !make the dress short و یا: او را به سمت شهردار انتخاب کن! elect him !mayor)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «factitive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/factitive