آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fiance

American: ˌfiːɑːnˈseɪ fiˈɒnseɪ

معنی fiance | جمله با fiance

noun countable

نامزد (مرد)، نامزد گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Parvin's fiancé is called Hassan.

نامزد پروین حسن نام دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fiance

  1. noun person engaged to marry
    Synonyms:
    future intended steady betrothed engaged person affianced person prospective spouse wife-to-be husband-to-be

ارجاع به لغت fiance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fiance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fiance

لغات نزدیک fiance

پیشنهاد بهبود معانی