آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Flavorful

ˈfleɪvərfəl ˈfleɪvərfəl

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: flavourful

معنی flavorful | جمله با flavorful

adjective

انگلیسی آمریکایی خوش‌مزه، خوش‌طعم، لذیذ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

This soup is incredibly flavorful.

این سوپ فوق‌العاده خوش‌مزه است.

I'm looking for a flavourful snack that isn't too high in calories.

به‌دنبال میان‌وعده‌ی لذیذی هستم که کالری زیادی نداشته باشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The restaurant is known for its flavorful and authentic Iranian cuisine.

این رستوران به‌خاطر غذاهای ایرانی خوش‌طعم و اصیل خود مشهور است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد flavorful

  1. adjective something that is full of flavor or has a strong, pleasant taste

سوال‌های رایج flavorful

معنی flavorful به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «flavorful» در زبان فارسی به معنای «خوش‌طعم»، «خوش‌مزه»، یا «لذیذ» است.

این واژه برای توصیف غذا، نوشیدنی یا هر ماده‌ی خوراکی‌ای به کار می‌رود که مزه‌ای غنی، متعادل و دل‌انگیز دارد. در مقایسه با واژه‌ی ساده‌تر tasty، واژه‌ی flavorful تأکید بیشتری بر عمق و تنوع مزه دارد و معمولاً برای خوراکی‌هایی به کار می‌رود که ترکیب دقیق ادویه‌ها، مواد تازه و شیوه‌ی پخت باعث خلق طعمی چندلایه و ماندگار در دهان می‌شود.

از نظر زبان‌شناختی، flavorful از ترکیب دو بخش تشکیل شده است: flavor به معنای «طعم» یا «مزه»، و پسوند ful- به معنای «دارایِ» یا «پر از». بنابراین، معنای تحت‌اللفظی آن «پر از طعم» است. این واژه در زبان انگلیسی برای توصیف تجربه‌ی حسی و عاطفیِ خوردن غذا استفاده می‌شود، تجربه‌ای که نه فقط با زبان بلکه با بوییدن، دیدن و حتی به‌خاطر سپردن همراه است. در واقع، flavorful نوعی ادای احترام به هنر آشپزی و هماهنگی میان چشایی و بویایی است.

در آشپزی، مفهوم «خوش‌طعم بودن» حاصل ترکیب دقیق مزه‌هاست. یک غذای flavorful معمولاً نه تنها از ادویه‌ها و مواد تازه استفاده می‌کند، بلکه در آن توازن میان شوری، شیرینی، ترشی و تلخی رعایت شده است. برای مثال، یک سوپ سنتی با سبزیجات تازه و ادویه‌های معطر یا یک خوراک آسیایی با سس‌های تند و ترش، نمونه‌هایی از غذاهای flavorful هستند. در این نوع غذاها، هر لقمه لایه‌ای از طعم را در خود دارد که به تدریج در دهان گسترش می‌یابد.

از منظر فرهنگی، flavorful اغلب با هویت غذایی ملت‌ها پیوند دارد. هر فرهنگ با ترکیب خاصی از مواد و ادویه‌ها، امضای طعمی خود را می‌سازد. آشپزی مدیترانه‌ای با روغن زیتون، سیر و گیاهان معطر شناخته می‌شود؛ آشپزی هندی با ادویه‌های گرم و متنوع؛ و غذاهای شرق آسیا با سس سویا، زنجبیل و طعم شور-شیرین خود. بنابراین، واژه‌ی flavorful نه تنها درباره‌ی طعم غذا بلکه درباره‌ی میراث فرهنگی، سنت‌های آشپزی و ذوق قومی در خلق مزه‌ها سخن می‌گوید.

از جنبه‌ی روان‌شناسی حسی، تجربه‌ی طعم امری صرفاً فیزیولوژیکی نیست بلکه ذهنی و احساسی است. یک غذای flavorful می‌تواند خاطرات، احساسات و حتی مکان‌ها را در ذهن انسان زنده کند. عطر نان تازه یا طعم غذای خانگی می‌تواند احساس آرامش و دلتنگی را هم‌زمان در فرد برانگیزد. به همین دلیل است که در بازاریابی مواد غذایی نیز، واژه‌ی flavorful ابزاری برای برانگیختن حس لذت، تازگی و اصالت در ذهن مصرف‌کننده است.

flavorful فراتر از یک صفت ساده است؛ نمادی از هماهنگی میان طبیعت، فرهنگ و هنر آشپزی است. این واژه به ما یادآوری می‌کند که طعم غذا تنها نتیجه‌ی ترکیب مواد نیست، بلکه بازتابی از دقت، عشق و خلاقیتی است که در فرایند پخت آن به کار رفته است. هر غذای خوش‌طعم، داستانی از سرزمین، سنت و احساس انسانی در خود دارد؛ داستانی که با هر لقمه، دوباره چشیده می‌شود.

ارجاع به لغت flavorful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flavorful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flavorful

لغات نزدیک flavorful

پیشنهاد بهبود معانی